رطب چین

لغت نامه دهخدا

رطب چین. [ رُ طَ ] ( نف مرکب ) آنکه رطب چیند. که رطب از نخل بازکند. رباینده رطب از نخل :
در باغچه گل قصب چین
گردن زده زنگی رطب چین.نظامی.رطب چینی که با نخلم ستیزد
ز من جز خار هیچش برنخیزد.نظامی.رطب چین درآمد زدوشینه خواب
دماغی پرآتش دهانی پرآب.نظامی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال احساس فال احساس فال فنجان فال فنجان فال آرزو فال آرزو