لغت نامه دهخدا راهی کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) روانه ساختن. عازم کردن. گسیل داشتن. فرستادن. به رفتن داشتن.- راهی کردن کسی را ؛ روانه ساختن وی. ( یادداشت مؤلف ).