لغت نامه دهخدا راست شمردن. [ ش ِ / ش ُ م َ / م ُ دَ ] ( مص مرکب ) درست انگاشتن ، راست حساب کردن. راست داشتن. راست پنداشتن. || حقیقت و صدق بکار داشتن : خاطر شاه را چو آینه دان همه نقشی در او معاینه دان آنکه تا بود نقش راست شمردنقش کژ پیش او نشاید برد.اوحدی.