ذو محرم

لغت نامه دهخدا

ذومحرم. [ م َ رَ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) آنکه نکاح با وی روا نبود. چون مادر و خواهر و عمه و دائیزه.

فرهنگ فارسی

آنکه نکاح با وی روا نبود .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال لنورماند فال لنورماند فال شمع فال شمع فال آرزو فال آرزو