در و بست

لغت نامه دهخدا

دروبست. [ دَ ب َ ] ( ن مف مرکب ، ق مرکب ) صاحب غیاث اللغات و به تبع او آنندراج این ترکیب را آورده و به آن معنی «کنایه از تمام یعنی بی تصرف غیری » داده اند، اما متداول دربست است. همه. تمام. سراسر.کاملاً. تماماً. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دربست شود.

فرهنگ فارسی

صاحب غیاث اللغات و به تبع او آنندراج این ترکیب را آورده و به آن معنی کنایه از تمام یعنی بی تصرف غیری داده اند اما متداول دربست است همه تمام سراسر کاملا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال عشقی فال عشقی فال درخت فال درخت