خودی سوز

لغت نامه دهخدا

خودی سوز.[ خوَ / خ ُ ] ( اِخ ) نام آتشکده ای بوده به آذربایجان. خودیسوز. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ) :
در آن خطه بود آتش سنگ بست
که خواندی خودی سوزش آتش پرست.نظامی.

فرهنگ فارسی

نام آتشکده ای بوده به آذربایجان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت استخاره کن استخاره کن فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال سنجش فال سنجش