خزان شدن

لغت نامه دهخدا

خزان شدن. [ خ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب )وقت خزان آمدن. || زرد شدن رنگ برگها. || پژمرده شدن. || ریختن برگها.

فرهنگ فارسی

وقت خزان آمدن یا زرد شدن رنگ برگها
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم