خردمند طبع

لغت نامه دهخدا

خردمندطبع. [ خ ِ رَ م َ طَ ] ( ص مرکب ) آنکه طبع خردمند دارد. صاحب رای. صاحب عقل :
خردمندطبعان منت شناس
بدوزند نعمت بمیخ سپاس.سعدی.

فرهنگ فارسی

آنکه طبع خردمند دارد صاحب رای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم