حق العبور

لغت نامه دهخدا

حق العبور. [ ح َق ْ قُل ْ ع ُ ] ( ع اِ مرکب ) راهداری. حق زنجیر . || ترانزیت . ( فرهنگستان ).

فرهنگ عمید

پولی که برای گرفتن اجارۀ عبور از جایی یا کشوری پرداخت می شود، ترانزیت.

فرهنگ فارسی

( اسم ) وجهی که بابت عبور از جاده و کوچه پردازند ترازیت .
راهداری

دانشنامه آزاد فارسی

حَقُّ العبور
حق گذر از ملک دیگری با اذن. حق گذر و عبورکردن از ملک دیگری، بنا به مادۀ ۹۷ و ۹۸ قانون مدنی، یکی از حقوق ارتفاقی است (← حقّ ارتفاق). همچنین حقّ العبور عوارض و مالیاتی است که دولت در ازای ایجاد امنیت یا راه سازی برای عبور اشخاص یا چهارپایان یا وسائل نقلیه از خیابان ها و راه ها و بزرگراه ها دریافت می کند؛ در معنای وسیع تر، شامل عوارض عبور از دروازۀ شهرها و گمرکات مرزی نیز می شود. اگر حقّ العبور توسط افراد غیرمسئول و غیردولتی و با زور گرفته شود، باج نیز نامیده می شود.

ویکی واژه

pedaggio
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم