حذر گرفتن

لغت نامه دهخدا

حذر گرفتن. [ ح َ ذَ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) عبرت گرفتن. برحذر شدن. احتیاط کردن :
ز چشم خلق فتادم هنوز و ممکن نیست
که چشم خلق من از عاشقی حذر گیرد.سعدی.پایم از قوت رفتار فرو خواهد رفت
خنک آنکس که حذر گیرد و نیکو برود.سعدی.

فرهنگ فارسی

عبرت گرفتن احتیاط کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال اعداد فال اعداد فال انبیا فال انبیا فال پی ام سی فال پی ام سی