تعجیل دادن

لغت نامه دهخدا

تعجیل دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) شتاب فرمودن. برانگیختن به شتاب و پیشی گرفتن :
خجلت حلم تو داده است زمین را تسکین
غیرت حکم تو داده است زمان را تعجیل.انوری ( بهار عجم ) ( آنندراج ).و رجوع به تعجیل و ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

شتاب فرمودن برانگیختن به شتاب و پیشی گرفتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم