لغت نامه دهخدا
تاج آباد. ( اِخ ) مرکز بلوک هوات در یزد.
تاج آباد. ( اِخ ) قریه ای است به شش فرسنگی جنوب شهر داراب ( فارسنامه ناصری ).
تاج آباد. ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کرند بخش بشرویه شهرستان فردوس. ده هزارگزی باختر بشرویه ، دو هزارگزی جنوب مالرو عمومی بشرویه برقه ، دامنه ، خشک و گرمسیربا پانزده تن سکنه. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
تاج آباد. ( اِخ ) دهی از دهستان باشتن بخش داورزن شهرستان سبزوار، 62 هزارگزی جنوب خاوری داورزن و هشت هزارگزی جنوب شوسه عمومی مشهد به طهران ، جلگه ، معتدل دارای 361 تن سکنه آب از قنات ، محصول آن غلات پنبه شغل زراعت راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
تاج آباد. ( اِخ ) ده کوچکی از دهستان جوخواه بخش طبس شهرستان فردوس در هیجده هزارگزی شمال باختری طبس سر راه آن شوسه عمومی طبس به یزد، جلگه ، معتدل دارای 31 تن سکنه می باشد. آب از قنات.محصول آن غلات ، خرما پنبه گاورس ، شغل اهالی زراعت ، راه آن ماشین رو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
تاج آباد. ( اِخ ) دهی از دهستان در هرات و مروست بخش 1 شهربابک شهرستان یزد 80هزارگزی باختر شهر بابک ، متصل به راه خبر به مروست ،جلگه ، معتدل مالاریائی با 1417 تن سکنه می باشد.آب ازقنات و رودخانه محلی ، محصول آن غلات حبوبات ، شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی کرباس و قالی بافی می باشد. راه آن ارابه رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 )
تاج آباد. ( اِخ ) دهی ازدهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان 28 هزارگزی جنوب باختری قصبه بهار هزارگزی جنوب شوسه همدان به کرمانشاه کوهستانی ، سردسیر دارای 1300 تن سکنه می باشد. آب از چشمه محصول آن غلات انگور، شغل اهالی زراعت گله داری. صنایع دستی آن قالی بافی می باشد. راه در فصل خشکی اتومبیل رو، در دو محل به فاصله چهار هزار گز تاج آباد بالا و پائین نامیده می شوند، سکنه پایین آن 896 تن است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
تاج آباد. ( اِخ ) دهی جزءدهستان فراهان علیا بخش فرمهین شهرستان اراک 14 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین چهارده هزارگزی راه آن عمومی ، کوهستانی ، سردسیر دارای 294 تن سکنه می باشد. آب ازقنات و رودخانه محلی ، محصول آن غلات ، ارزن ، بنشن ، پنبه ، صیفی. شغل اهالی زراعت گله داری ، صنایع دستی آنان گلیم و جاجیم بافی می باشد. راه آن مالرو است. از فرمهین اتومبیل رو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).