بیرنگ گر

لغت نامه دهخدا

بیرنگ گر. [ رَن ْگ ْ، گ َ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + رنگ + گر ) طراح. نقشه کش. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

طراح . نقشه کش .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم