بخود امدن

لغت نامه دهخدا

( بخود آمدن ) بخود آمدن. [ ب ِ خوَدْ / خُدْ م َ دَ ] ( مص مرکب ) بهوش آمدن. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بحال آمدن از حمله های غشی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( بخود آمدن ) بهوش آمدن بحال آمدن از حمله های غشی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال تماس فال تماس فال ابجد فال ابجد فال کارت فال کارت