باغ سبز نمودن

لغت نامه دهخدا

باغ سبز نمودن. [ غ ِ س َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از وعده های دروغ کردن. فریب دادن. ( آنندراج ). بوعده های دروغ فریب دادن. ( غیاث اللغات ). مأخذش باغ عملی است که بازیگران در آن واحد از پس پرده درخت را درغیر موسم سبز برمی آرند و در حقیقت اصلی ندارد. ( آنندراج ). وعده دروغ. ( مجموعه مترادفات ) :
عنبرین خطی به دام وعده خامم کشید
باغ سبزی هر طرف بنمود و در دامم کشید.محسن تأثیر ( از آنندراج ).- درِباغ سبز نشان دادن ( در تداول امروز ) ؛ به ظاهری فریبا کسی را فریب دادن.

فرهنگ فارسی

کنایه از وعده های دروغ دادن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال چای فال چای استخاره کن استخاره کن فال تخمین زمان فال تخمین زمان