انتصاب نمودن

لغت نامه دهخدا

انتصاب نمودن. [ اِ ت ِ ن ُ/ن ِ/ن َ دَ ] ( مص مرکب ) قیام کردن. اقدام کردن : تا دل میل نکند زبان به ارتکاب جرایم انتصاب ننماید. ( سندبادنامه ص 325 ).

فرهنگ فارسی

قیام کردن اقدام کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال درخت فال درخت فال انبیا فال انبیا فال قهوه فال قهوه