التفات داشتن

لغت نامه دهخدا

التفات داشتن. [ اِ ت ِ ت َ ] ( مص مرکب ) توجه داشتن. متوجه بودن. پروا کردن. نگریستن :
التفات از همه عالم بتو دارد سعدی
همتی کان بتو مصروف بود قاصر نیست.سعدی.و رجوع به التفات کردن شود.

فرهنگ فارسی

توجه داشتن : متوجه بودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم