ارمین

لغت نامه دهخدا

ارمین. [ اَ ]( اِخ ) ( کی... ) نام پسر چهارم کیقباد و برادر کوچک کاوس. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( مؤیدالفضلاء ) :
نخستین چه کاوس باآفرین
کی آرش دوم بد، سوم کی پشین
چهارم کی ارمین ، کجا بود نام
سپردند گیتی به آرام و کام.فردوسی.
ارمین. [ اَ ن َ ] ( اِخ ) اَرمینا. نام ارمنستان بزبان پارسی باستان ( هخامنشی ). ( ایران باستان ص 1452 ).

فرهنگ فارسی

نام ارمنستان بزبان پارسی باستان

فرهنگ اسم ها

اسم: آرمین (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: ārmin) (فارسی: آرمين) (انگلیسی: armin)
معنی: از شخصیت های شاهنامه، نام چهارمین پسر کیقباد، مرد همیشه پیروز، آرام گرفتن، دلیر، ( اَعلام ) ) نام چهارمین پسر کیقباد سردودمان کیانی، ) نژاد آرمین، کی آرمین، نژاد آرمین کی آرمین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال عشقی فال عشقی فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت