قابل ذوب

لغت نامه دهخدا

قابل ذوب. [ ب ِ ل ِ ذَ ] ( ص مرکب ) گداختنی. آب شدنی.

فرهنگ فارسی

گداختنی آب شدنی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تماس فال تماس