فزونی گرفتن

لغت نامه دهخدا

فزونی گرفتن. [ ف ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) افزون شدن. بیشتر شدن :
مرا گر زمانه چنین اژدهاست
بمردی فزونی نگیرد نه کاست.فردوسی.پس نه مقری تو که ، ملک خدای
هیچ نگیرد نه فزونی نه کاست.ناصرخسرو.رجوع به فزونی شود.

فرهنگ فارسی

افزون شدن بیشتر شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال عشق فال عشق فال ابجد فال ابجد فال عشقی فال عشقی