عینک زدن

لغت نامه دهخدا

عینک زدن. [ ع َ / ع ِ ن َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) قرار دادن عینک بر چشم. نصب کردن عینک برابر چشم خود. ( فرهنگ فارسی معین ).استعمال عینک. بکار بردن عینک. رجوع به عینک شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نصب کردن عینک برابر چشم خود .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم