صورت برداشتن

لغت نامه دهخدا

صورت برداشتن. [ رَ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) طرح برداشتن. ( آنندراج ). تصویر برداشتن. عکس گرفتن :
قضا ز پایه قدر تو صورتی برداشت
زمانه نام نهادش سپهر کیوانی.حاج محمدخان قدسی ( از آنندراج ).|| سیاهه کردن اسباب و اثاثه را. ثبت کردن اثاثه و دیگر چیزی را در کاغذی.

فرهنگ معین

( ~ . بَ تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) نسخه برداری کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تصویر صورتی را برداشتن ۲ - استنساخ کردن از نوشته ای . ۳ - عکس گرفتن .

ویکی واژه

نسخه برداری کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم