صدا دادن

لغت نامه دهخدا

صدا دادن. [ ص َ / ص ِ دَ ] ( مص مرکب ) بانگ دادن. آواز دادن :
چنان ز حسن تو اجزای بزم رفت ز هوش
که گر صراحی می بشکنی صدا ندهد.طالب آملی ( از آنندراج ).رجوع به صدا شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) آواز دادن بانگ دادن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم