سهد

لغت نامه دهخدا

سهد. [ س َ ] ( ع ص ) نیکو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سهد. [ س َ هََ ] ( ع مص ) بیدار شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بیخواب شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ).
سهد.[ س ُ ] ( ع اِمص ) بیداری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
سهد. [ س ُ هَُ ] ( ع ص ) کم خواب تیزخاطر. ( منتهی الارب )( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). کم خواب. ( بحر الجواهر ).

فرهنگ فارسی

کم خواب تیز خاطر کم خواب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت فال تماس فال تماس فال امروز فال امروز