رغیبه

لغت نامه دهخدا

( رغیبة ) رغیبة. [ رَ ب َ ] ( ع ص ، اِ ) هر امر مرغوب. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ). چیزی مرغوب. ( دهار ). || عطای بسیار. ج ، رغائب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). و از آن است «لیلةالرغائب » و «صلوةالرغائب » للتی یرغب فیهمالما فیهما من الثواب العظیم. ( ناظم الاطباء ). عطای بسیار. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ). || فراخ شکم از هر چیزی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. [جمع: رَغائِب] امر خوب و پسندیده، هر چیز پسندیده و مرغوب.
۲. عطا و بخشش بسیار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال پی ام سی فال پی ام سی فال جذب فال جذب