حشران

لغت نامه دهخدا

حشران. [ ] ( اِخ ) جائی است به یمن : و فی بلد بنی غصین معدن فضة عند الحشران بالخرابة الغادیة عند حشران عند الجربتین الکبیرتین. ( از کتاب الاکلیل همدان بنقل چاپ کننده کتاب الجماهر در ص 268 ).

فرهنگ فارسی

جائی است بیمن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال سنجش فال سنجش فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال اوراکل فال اوراکل