حسوس

لغت نامه دهخدا

حسوس. [ ح َ ] ( ع اِ ) قحطسال. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

قحط سال
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال فنجان فال فنجان فال ارمنی فال ارمنی فال احساس فال احساس