تهذب

لغت نامه دهخدا

تهذب. [ ت َ هََ ذْ ذُ ] ( ع مص ) پاکیزه شدن. آراسته شدن. پیراسته شدن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) ( از اقرب الموارد ). || پاکیزه خوی بودن مرد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به تهذیب شود.

فرهنگ عمید

پاکیزه شدن از عیب ونقص.

فرهنگ فارسی

پاکیزه شدن ازعیب ونقص
پاکیزه شدن آراسته شدن پیراسته شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم