الزکاه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
زکو (۵۹ بار)
«زکات» به معنای وسیع کلمه، و طبق حدیث معروف: لِکُلِّ شَیْء زَکَاةٌ «برای همه نعمت ها و مواهب الهی، زکاتی هست»; تمام اعمال نیک را شامل می شود. و اگر «زکات» را به معنای خصوص زکات مال تفسیر کنیم، ذکر آن از میان سایر وظائف الهی به خاطر اهمیتی است که در عدالت اجتماعی دارد.
اصل زکوة چنانکه طبرسی و راغب گفته به معنی نموّ و زیادت است همچنین است قول قاموس و اقرب و صحاح زکاء را نموّ کردن گفته است.«زکا الزرع یزکو زکاء نما». علی هذا زکو و زکاء مصدر و زکوة مصدر است . ولی ابن اثیر در نهایه می‏گوید: زکوة از اسماء مشترکه است و بر عین و معنی هر دو اطلاق می‏شود. آیه «وَ وَحَنا مِنْ لَدُنّا و زَکوةً» که خواهد آمد مؤید قول ابن اثیر است. نا گفته نماند زکوة در قرآن گاهی به معنی طهارت و پاکیزگی آمده مثل ، . یعنی نجات یافت آنکه نفس را پاک کرد. و اگر فضل آنکه نفس را پاک کرد. و اگر فضل و رحمت خدا نمی‏بود احدی از شما پاک نمی‏شد. و گاهی به معنی مدح است مثل . خودتان را مدح نکنید و پاکیزه نشان ندهید خدا بپرهیزکار داناست. ایضاً . در صحاح می‏گوید «زکی نفسه تزکیة:مدحها». این معنی راجع به معنای اول است که مدح نفس جز پاکیزه نشان دادن آن نیست. زکّی به معنی پاک است . مؤنث آن زکیّه است . از می‏اسم تفضیل آن است . * ، . . در دو آیه اولی زکوة مصدر است به معنی پاکی و پاکیزگی و در آیه سوّم اگر لام «لِلزَّکوة» را چنانکه راغب گفته علت بگیریم زکوة مصدر است یعنی برای پاک شدن کار می‏کنند ولی سیاق آیه نشان می‏دهد که «لِلزَّکوة» مفعول «فاعلون» است. ولی در عین حال کلمه «فاعلون» قرینه است که زکوة مصدر و به معنی تطهیر مال است چنانکه در المیزان آمده و زکوة متعارف منظور نیست که آیه مکّی و حکم زکوة در مدینه آمده است. اقرب الموارد گوید: زکوة در تمام قرآن جز آیه «وَحَناناً مِنْ لُدُنّا وَ زَکوةً» درباره مال است. و آن به معنی طهارت می‏باشد. ولی دیدیم که آیه دیگری نیز هست. و در دو ایه ، . احتمال دارد که پاکیزگی مراد باشد. نا گفته نماند پاکیزگی و مدح که ذکر شد مخالف معنی اولی که نموّ و زیادت باشد بلکه پاکیزگی همان نموّ نفس و ترقی ئ ارتقاء آن است.
زکوة چنانکه گذشت مصدر و اسم مصدر که مال زکوی باشد استعمال شده است. و آن سی ئو بار در قران مجید به کار رفته و در بیشترین منظور مالی است که در راه خدا مصرف می‏شود. به نظرم این تسمیه از آن است که زکوة سبب پاکی مال است و مال مزکّی پاک و قابل نموّ و برکت است نه مال غیر مزکّی. به عقیده نگارنده مراد از زکوة که در قرآن بیشتر با صلوة آمده فقط زکوة واجبی که به 9 چیز (گندم،جو،خرما،کشمش،طلا،نقره،گوسفند، گاو، و شتر) تعلق می‏گیرد نیست بلکه مراد مطلق انفاق در راه خداست اعم از واجب و مستحب. وقتیکه زکوة در اصل لغت به معنی زیادت و نموّ باشد و به کار بردن آن در مال انفاق شده به عنایت باشد چه داعی داریم که زکوة را در آیات ، ، . و آیات دیگر حمل بر زکوة واجب کنیم. شاید این سخن قطع نظر از آنچه گفته شد آیاتی است که بعد از ذکر صلوة انفاق را پیشنهاد می‏کنند مثل ، ، . و مثل آیات دیگر که مطلق انفاق فی سبیل اللّه را تذکّر می‏دهند. ، . و مثل آیات دیگر که می‏گویند در مال مردم برای دیگران حقّی هست . . از مدّتها پیش راجع به این مطلب فکر کرده و آنرا قوی و نزدیک به یقین دانسته بودم اتفاقاً دیدم در المیزان ذیل آیه . به این مطلب توجّه شده است می‏گوید: شاید مراد از زکوة معنای مصدری باشد و آن تطهیر مال با انفاق است نه مقدار معین از مال که این سوره مکّی است و تشریع زکوة متعارف در مدینه بوده است سپس علم به غلبه گردیده است. و با این اعتبار آمدن «فاعلون» صحیح می‏شود نظیر این سخن را ذیل فرموده است. محل مصرف زکوة و مطلق صدقات موارد هشتگانه زیر است که آیه شریفه معیّن می‏کند . به موجب این آیه مبارکه صدقات شکافهای اجتماع را پر کرده و چرخ زندگی را به کار می‏اندازد لازم است به یک یک این مواردتوجه شود: 1- فقراء: و آنها کسانی اند که در آمدشان به مخارج سالانه کفایت نمی‏کند می‏توانند کسر مخارج خویش را از زکوة دریافت دارند. 2- مساکین. فقهاء در تفسیر آن می‏گویند: مسکین کسی است که حالش از فقیر بدتر باشد یعنی کسانیکه در آمدی ندارند. ناقص العضو اند. مضطر و آواره هستند. نگارنده را درباره آن سخنی است که در «سکن» خواهد آمد. 3- عاملین زکوة. حکم زکوة آن است که حاکم شرع برای جمع آوری آن و نیز برای توزیع و مصرف آن مأمورانی از طرف خود تعیین کند چنانکه رویّه حضرت رسول صلی اللژه علیه و آله و سلم چنین بوده است. در این صورت نه فقیر می‏داند مال کدام کس را می‏خورد و نه زکوة دهنده می‏داند که زکوتش در اختیار کدام کس قرار داده شد بلکه حاکم شرع خود به وضع مستمندان رسیدگی می‏کند و کار مأموران زکوة برای خود از آن حقوق بر می‏دارند. 4- مؤلفة قلوبهم یعنی کسانیکه قلوبشان تألیف شده و آنها مردمان غیر مسلمان اند که برای خوشبین بودن به اسلام می‏شود به آنهااز زکوة داد مثلا در کشوری غیر مسلمان زلزله‏ای اتفاق افتاده و عدّه‏ای بی خانمان شده‏اند می‏شود به آنها از زکوة کمک کرد تا به اسلام خوشبین باشند و یا می‏شود مبلغی از زکوة کمک کرد تا به اسلام خوشبین باشند و یا می‏شود مبلغی از زکوة به یکی از بیمارستانهای آن کشور برای تداوی بیماران ارسال کرد بدین طریق ملاحظه می‏شود که اسلام برای جهانیان فکر کرده و راه باز نموده است نه فقط برای مسلمان فقیر. 5- رقاب آنان بردگان اند که از مال زکوة می‏شود آنها را خرید و آزاد کرد. 6- غارمین. قرضداران اگر کسی باشد که در آمدشان به مخارجش کفایت کند ولی قرضی دارد که نمی‏تواند آن را بدهد. قرض او از زکوة ادا می‏شود. 7- فی سبیل اللّه مراد از ان هر کار عام المنفعه است که به درد مردم می‏خورد از قبیل راهها، پلها، بیمارستانها، درمانگاهها، مساجد و غیره. که محل مصرف زکوة اند. 8- ابن سبیل شخص غربیکه در غربت مال خود را از دست داده و یا تمام شده و معطل مانده است از سهم زکوة به محلش فرستاده می‏شود. بدین طریق خواهیم دید زکوة و انفاق در پر کردن شکاف جامعه سهم به سزائی دارد اگر روی حساب منظم و دقیق جمع آوری و توزیع شود بیشتر مشکلات را حل خواهد کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم