اقیال

لغت نامه دهخدا

اقیال. [ اَق ْ ] ( ع اِ ) ج ِ قَیل. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). بزرگواران. ( غیاث اللغات ).
- اقیال الیمن ؛ پادشاهان یمن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). طبری گوید: مردم یمن سردار لشکر را قیل گویند و باهر قیلی ده هزار تن [ سپاهی ] است. و رجوع به قیل شود.

فرهنگ عمید

سروران، رؤسا.

فرهنگ فارسی

بزرگواران
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انگلیسی فال انگلیسی فال تاروت فال تاروت