اقمر
اقمر. [ اَ م َ ] ( ع ص ) سپید. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ابیض. ( اقرب الموارد ). || سپید مایل به تیرگی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
- حمار اقمر ؛ خر سفید مایل به تیرگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
- سحاب اقمر ؛ ابر سپید مایل به تیرگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
|| وجه اقمر؛ روی همچون ماه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || لیل اقمر؛ شب مهتابی. ( از اقرب الموارد ).
۱. سفیدرنگ، به رنگ ماه.
۲. سفید مایل به سبزی.
سفید رنگ، برنگ ماه، سفیدمایل به سبزی
سپید یا سپید مایل به تیرگی