ابوعبده

لغت نامه دهخدا

ابوعبده. [ اَ ع َ دِه ْ ] ( اِخ ) از روات است و بدل بن المحبر از او روایت کند.
ابوعبده. [ اَ ع َ دِه ْ ] ( اِخ ) الوزیر. حسان بن مالک بن ابی عبده اللغوی الاندلسی. رجوع به حسان... شود.
ابوعبده. [ اَ ع َ دِه ْ ] ( اِخ ) یوسف بن عبده بصری. تابعی ثقه است و از ثابت البنانی روایت کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال نخود فال نخود فال تک نیت فال تک نیت فال چای فال چای