مطح

لغت نامه دهخدا

مطح. [ م َ ] ( ع مص ) به دست زدن. || گائیدن زن را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از محیطالمحیط ) ( از ذیل اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

بدست زدن یا گائیدن زن را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال امروز فال امروز فال اوراکل فال اوراکل فال کارت فال کارت