لغت نامه دهخدا مسموع شدن. [ م َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) به گوش آمدن. شنیده شدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). مسموع افتادن. مسموع گردیدن. و رجوع به مسموع افتادن و مسموع گردیدن شود.
فرهنگ فارسی ( مصدر ) ۱ - شنیده شدن . ۲ - پذیرفته شدن : و اگر در آمدن تعلل نمایی هیچ عذر مسموع نخواهد افتاد .