مساورت

لغت نامه دهخدا

مساورت.[ م ُ وَ رَ ] ( ع مص ) مساورة. رجوع به مساورة شود.
مساورة. [ م ُ وَ رَ ] ( ع مص ) گرفتن سر کسی را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || برجستن بریکدیگر و حمله آوردن. ( منتهی الارب ). بر یکدیگر جهیدن چون مار که بر سوار بر می جهد. ( اقرب الموارد ). || جهیدن و حمله کردن بر کسی ، گویند: ساورتنی الهموم ؛ غمها بر من حمله آوردند. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(مُ وَ رَ ) [ ع . مساورة ] (مص ل . ) جست و خیز کردن ، به سوی یکدیگر حمله کردن .

فرهنگ عمید

۱. بر یکدیگر جستن.
۲. با یکدیگر جست وخیز کردن.

ویکی واژه

مساورة
جست و خیز کردن، به سوی یکدیگر حمله کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ابجد فال ابجد فال اوراکل فال اوراکل فال راز فال راز