( مرفوعة ) مرفوعة. [ م َ ع َ ] ( ع ص ) تأنیث مرفوع ، که نعت مفعولی است از مصدر رفع. رجوع به مرفوع و رفع شود. - احادیث مرفوعة ؛ حدیثهای مرفوع ، مرفوع از احادیث. رجوع به مرفوع و حدیث شود. || بالا برده شده. بلند داشته و برداشته شده و برافراشته : فرش مرفوعة. ( قرآن 33/56 ). فی صحف مکرمة. مرفوعة مطهرة. ( قرآن 13/80 و 14 ). فیها سرر مرفوعة. ( قرآن 13/88 ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مَّرْفُوعَةٌ: بلند شده - رفعت و بلندی داده شده(چه از لحاظ مقامی و چه ازجهت مکانی) معنی فُرُشٍ: بسترها (جمع فراش و چون این کلمه به عنوان کنایه از همسر و زن نیز به کار می رود برخی مراد ازعبارت " فرش مرفوعه " را زنان ارجمندی دانستهاند که در عقل و جمال و کمال قدر و منزلتی بلند دارند ) ریشه کلمه: رفع (۲۹ بار) [ویکی اهل البیت] مرفوعه (اسامی و اوصاف قرآن). «مرفوعه» از اسامی و صفات قرآن است: «مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ»؛ والاقدر و پاکیزه. (سوره عبس/14) «مرفوعه» از «رفع» به معنای برداشتن و از جمله موارد استعمال آن در جاه و منزلت است. اطلاق «مرفوعه» بر قرآن یا به خاطر قدر و منزلت آن نزد خداوند است یا به آن علت که خداوند دست ناپاکان و نااهلان را از آن دور داشته است و هرگز قادر به تحریف آن نیستند. بنابراین چون خداوند به کلامش عزّت، بزرگی و برتری بخشیده از آن به «مرفوعه» تعبیر کرده است.