مخله

لغت نامه دهخدا

( مخلة ) مخلة. [ م ُ خ ِل ْ ل َ ]( ع ص ) ارض مخلة؛ زمین خله ناک که در آن گیاه تلخ شورمزه ، نباشد. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). زمین دارای خلة که در آن گیاه تلخ شورمزه نباشد. ( ناظم الاطباء ). || ابل مخلة؛ شتران چرنده علف شیرین. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از محیط المحیط ).

فرهنگ فارسی

زمین خله ناک که در آن گیاه تلخ شور مزه نباشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه فال پی ام سی فال پی ام سی