لغت نامه دهخدا
به مجرمان در بیگانگی مزن زنهار
مجال رخنه به ناموس اتحادمده.طالب آملی ( از آنندراج ). || جولانگاه دادن. میدان دادن :
بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی
به کجا روم ز دستت که نمی دهی مجالی.سعدی.عزت فردانیت و قهر وحدانیت او غیر را در وجود مجال نداده. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 22 ).