لوح قبر

لغت نامه دهخدا

لوح قبر. [ ل َ ح ِ ق َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) لوح تربت. لوح مزار. لوح مرقد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم