اسم: لبنا (دختر) (عربی) (طبیعت) (تلفظ: lobnā) (فارسی: لبنا) (انگلیسی: lobna) معنی: درختی که از آن ماده رزینی بدست می آید، میعه، روانی، ( در گیاهی ) درختی که از آن میعه ی سائله به دست می آید، سیلان، [میعه سائله ( در قدیم ) ماده ی رزینی که از درخت میعه و بعضی درختان مناطق حاره به دست می آید و سابقاً مصرف دارویی و صنعتی فراوان داشت، ]
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] ریشه کلمه: لبن (۲ بار) شیر: . از آنچه در شکمهای چهارپایان است. از میان گیاه جویده و خون به شما شیر خالص و گوارا میآشامیم. (اوّل از میان گیاه جویده سپس از میان خون). . در بهشت نهرهائی است از آب تغییرناپذیر و نهرهائی است از شیری که طعم آن متغیر نشده. روشن است که آب و شیر بهشتی پیوسته در یک حال است. اللَّهُمَّ ارْزقْنا. این لفظ دوبار بیشتر در قرآن مجید نیامده است.