قوامع

لغت نامه دهخدا

قوامع. [ ق َ م ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ قامعة. هرچه که انسان را از خواهشهای طبع و نفس و هوی ̍ برکند و بازدارد و آن عبارت از امتدادات اسمائی و تأییدات الهی است برای اهل عنایت در سیر الی اﷲ. ( از تعریفات ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال میلادی فال میلادی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت