لغت نامه دهخدا ( قزة ) قزة. [ ق ُ زَ ] ( ع اِ ) بازیی است عربان را. || مار یا نوعی از آن دم بریده کج رفتار. ج ، قزات. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).قزة. [ ق ِزْ / ق ُزْ / ق َزْ زَ ] ( ع ص ) مؤنث قز. زن نیک پاک از آلایش. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).قزه. [ ق َ زَ / زِ ] ( اِ ) جامه تنگ خطداری که فقراء میپوشند. ( ناظم الاطباء ).