قاده

لغت نامه دهخدا

قاده. [ دَ ] ( ع اِ ) ج ِ قائد. رجوع به قائد شود : فریدون غوری نام که سروری از جمله قاده سلطان بود. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ عمید

= قائد

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) جمع قائد ( قاید ) .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم