فمهل

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ف (۲۹۹۹ بار)مهل (۶ بار)
آرامی، عجله نکردن. «مَهَلَ فی عَمَله مَهْلاً: عَمَلَهُ بِالسَّکینَةِ وَالرِفْقِ وَ لَمْ یُعَجِل» تمهیل و امهال به معنی مهلت دادن است. . به کفار مهلت بده مهلت کمی در باره شان عجله نکن، منتظر تدبیر خدا و جریان امر خدا باش مثل . «رُوَید» به معنی قلیل است طبرسی و زمخشری گفته‏اند آمدن دو فعل برای تأکید و تبدیل فعل برای دفع تکرار است. به نظر المیزان تمهیل برای تدریج و امهال مقید دفعی بودن است و لذا امهال با رویداً مقید شده یعنی امهال توأم با قلت است که بلافاصله عذاب می‏رسد(ترجمه آزاد) پس منتظر باش و عجله نکن و چون وعده فرا رسید فقط کمی درنگ کن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال شمع فال شمع فال قهوه فال قهوه فال احساس فال احساس