فارناک

لغت نامه دهخدا

فارناک. ( اِخ ) فارناس. رجوع به فارناس شود.

فرهنگ اسم ها

اسم: فارناک (پسر) (فارسی) (تلفظ: farnak) (فارسی: فارناک) (انگلیسی: farnak)
معنی: نام برادر همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی، فارناس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال فنجان فال فنجان فال تک نیت فال تک نیت فال عشقی فال عشقی