فارط

لغت نامه دهخدا

فارط. [ رِ ] ( ع ص ) پیشی گیرنده. رجوع به فرط و فروط و فراطة شود. || کسی که در آماده کردن دلو و رسن چاه بر دیگران پیشی گیرد. ج ، فراط، فارطون ، بندرت بصورت فوارط جمع بسته میشود. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

پیشی گیرنده . یا کسی که در آماده کردن دلو و رسن چاه بر دیگران پیشی گیرد . جمع : فراط و فارطون و بندرت بصورت فوارط جمع بسته میشود .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم