لغت نامه دهخدا
ببستند اسپان جنگی در اوی
هم اشتر عماری کش و راه جوی.فردوسی.ده و دو هزار اشتر بارکش
عماری کشان ششصد و شصت و شش.فردوسی.در عمارت نشست با دل خوش
ماه در موکبش عماری کش.نظامی.عماری و اشتر به هرای زر
عماری کشان جمله زرین کمر.نظامی.عماری کش نور خورشید باش
نه ترک عماری بر امید باش.نظامی.