عقل گزین

لغت نامه دهخدا

عقل گزین. [ ع َ گ ُ ] ( ن مف مرکب )چیزی که پسندیده عقل باشد. ( آنندراج ) :
خدایگان صفتی کش خدای داد بهم
سه چیز روح فزا و سه چیز عقل گزین.میرمعزی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

چیزی که پسندیده عقل باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تک نیت فال تک نیت فال قهوه فال قهوه فال درخت فال درخت