عزل شدن

لغت نامه دهخدا

عزل شدن. [ ع َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) معزول گشتن. جدا شدن. برکنار شدن از کار. پیاده شدن از عمل. از کار افتادن.

فرهنگ فارسی

معزول گشتن جدا شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال انگلیسی فال انگلیسی فال لنورماند فال لنورماند فال درخت فال درخت