صید انداز

لغت نامه دهخدا

صیدانداز. [ ص َ / ص ِ اَ ] ( نف مرکب ) شکارانداز. شکارگیر. نخجیرگیر. صیاد. شکارگر :
کشتن خود خواستم از غمزه خونریز او
گفت صیدانداز ساکن صید را تعجیل چیست ؟امیرخسرو ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

شکار انداز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال میلادی فال میلادی فال اعداد فال اعداد فال ای چینگ فال ای چینگ